غلام سرور دهقان (13)
غلام سرور دهقان (13)
سردار غلام محمد طرزی فرزند سردار احمد خان وپدر محمود طرزی، در سال 1245 ه . ش درشهر قندهار دیده به جهان آشنا کرد. در سال 1299 ه .ش از قندهار به کراچی پناه گزین گردید. درسال 1302 ه . ش به عزم بغداد راه افتاد و بعد از سپری کردن شش ماه د رآن جا، به استانبول رفت و از آن جا به شام رحل اقامت افگند. پس از آن تا آخر عمر درآن مکان باقی ماند و در سال 1318 ه .ش بدرود حیات گفت و همانجا دفن گردید. او از کمالات عالیة زیادی برخوردار بوده است که سرایش شعر یکی از آن ها به شمار می رود. او در قالب های غزل، قصیده، مثنوی، رباعی، ترجیع بند و تخمیس ، تجربیات بسا نیکی داشته است که مجموع این تجربیات را محمد خان برادرزاده و محمد زمان خان فرزند بزرگ وی به زیور طبع آراسته نموده اند.
نقش پا
به رویم یار اگر مژگان کند از ناز باز امشب
چونقش پا به راهش خاک بوسم از نیاز امشب
زبس بیتابم از طرز نگاه چشم سرمستش
به دل خواهم زنم خنجر زمژگان دراز امشب
چو چنگ از هر رگ من نالة قد راست برخیزد
به این قانون نوازد باز اگر از پرده ساز امشب
چو گل ا ز پوست بیرون آیم از اظهار بالیدن
اگر از ناز بنوازد مرا آن دلنواز امشب
گهی بر دل گهی بر جان بپیچم زلف پرچینش
به برچیدن کنم کوتاه آن زلف دراز امشب
چنان باید نجات از چنگل شاهین مژگانش
که کبک دل گرفتار است پیش چنگ باز امشب
به رنگ روی هستی بسکه از خود چشم پوشیدم
نقوش بال عنقا دیده ام با چشم باز امشب
بگو بی پرده حرف قصة سوز و گداز دل
که جز پروانه این جا کس نباشد زاهل راز امشب
به تار شیشة طول امل تا چند می پیچی
بیا کوتاه کن اندیشة دور ودراز امشب
به دهر بی سر انجامی که انجامش نمی دانی
کسی با کس نپردازد تو کار خود بساز امشب
زتاب آتش رویش به بزم وصل حسرت ها
به جیب اشک می غلطم چو شمع از بس گداز امشب
به این رنگست گر سوز و گداز سجدة عجزم
چو طرزی بر پرپروانه می خوانم نماز امشب